زندگی دانشجویی من !!!

- ۲۶ نظر
- ۲۳ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۳۱
- ۱۰۳۲ نمایش
" بسم الله نور"
سید مجتبی خیلی" حضرت زهرا سلام الله علیها" رو دوست داشت...
یه شب دیدم صدای ناله از اتاقش بلند شد...!
با نگرانی رفتم سراغش...
دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده...!
دستش هم روی پهلوش گذاشته...
و از درد دور خودش می پیچه...!!!
بلند بلند هم داد می زد: آخ پهلوم ... آخ پهلوم...!
چند دقیقه بعد آروم شد...
گفتم: چته مادر! چی شده؟
گفت: مادر جان!
از خدا خواستم...
دردی که حضرت زهرا س بین در و دیوار کشید رو بهم بچشونه...!!!
الان بهم نشون داد
خیلی درد داشت مادر...
خیلی...!!!
--------------
حالا حرفی عجیب از این شهید...
شهید سید مجتبی علمدار:
برای بهترین دوستانتان...
"آرزوی"...
شهادت کنید...!!!
----------------
3 صلوات برا
مادرم زهرا س
غیر از تــــ ــــو در این خانه کسی راه ندارد...
اللهمـــ عجلـــ لولیکـــ والفرجــــــ
" بسم الله نور"
از آن سر دنیا نشسته اند و دوربین های لیزری کار گذاشته اند
و عکس و فیلم از در و دیوار میگیرند
تا بلکه بتوانند راهی به شناخت این معمای غامض ببرند!
اما نمیتوانند... سی سال است که نمیتوانند ...
تو ؛ فرمانده کل قوای نظامی ، که فقط نیستی!
تو فرمانده کل قوای وجود مائی ...
تو نائب فرمانده کل قوایی!
تو سید علی هستی و آنها این را نمیدانند .
و اینگونه سید علی اسرائیل را زیرپا میگذارد ...
سلامتی رهبر عزیزمون صلوات
هیچ میدانی چـرا بی حاصلیم ؟
چـون که از یـاد شهیـدان غافلیـم
" روحمان با یادشان شاد "
غیر از تــــ ــــو در این خانه کسی راه ندارد...
اللهمـــ عجلـــ لولیکـــ والفرجــــــ
" بسم الله نور"
در روزگاری که زن ها در خیابان ساپورت می پوشند
لاک های شـَبـرنگ می زنند
و در روز و شـب مثل چـِـراغ ها بـرق می زنند،
از دامنِ زن ، مـَـردها به معراج که نمی روند هیـچ ؛
به تاراج می روند ...
فرشتــه ! لبخنـد خدا !
تو از طلا بیشتر مـی ارزی
لطافتت رو ، صورت ظریفت رو ، تـن گرونت رو
در اختیار کسـی کـه هیج بهایـی نپرداختــه قرار نده
غیر از تــــ ــــو در این خانه کسی راه ندارد...
اللهمـــ عجلـــ لولیکـــ والفرجــــــ