من از شهر خسته ام نه از آفتاب سوزان روستا ....

" بسم الله نور"

الان که میخوام این پستو بذارم یخ کرده دستام از دلتنگی... دلتنگ حال خوبم

حال خوبی که فقط تو اردوهای جهادی میشه لمسش کرد

حال خوبی که اینروزا تو شهر نیست تو دانشگاه نیست حتی تو محافل بچه مذهبیا نیست

فقط باید تو روستا باشی کنار بچه ها باشی تا بفهمی محرومیت یعنی چی

فقط باید باهاشون هم کلام شی تا بفهمی وقتی تو یه روستا مغازه نباشه زندگی چه جوریه

فقط باید تو روستا باشی تا درک کنی اونان که پای انقلاب ایستادن نه کسانی که اینروزا فقط دغدغشونه سفارت آمریکا باز شه

نه اونایی که حکم بچشونو پدر سوخته بازی میدونن...هه

خسته ام از شعار خسته ام از شهر پر از گناه خسته ام از وضع حجاب دانشگاه ها از وضع حجاب شهر امام رضا

دلتنگ روستام دلتنگ نفس کشیدن کنار مردم محروم سرزمینمم درسته محروم اند اما ایستاده اند مثل شیر

به اذن ولی امرمون پای کاریم تا پای جون تا پای ساخت کشورمون....

بیخیال تیکه ی اقوام بیخیال تیکه ی دوستان بیخیال تیکه ی استادی که بهم گفت برو درستو بخون به جای اینکارا...

این اردو ویژه ی فعالیت های فرهنگی بود قراره دوباره 11 شهرویور برای ادامه ی کارها عازم اردویی جهادی بشیم به این مناطق

التماس دعای فرج و شهادت

مرداد94 روستایی دولچاه از بخش صفی اباد شهرستان اسفرایین-بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد بجنورد

غیر از تــــ ــــو در این خانه کسی راه ندارد...

اللهمـــ عجلـــ لولیکـــ والفرجــــــ